شکست چیست؟ چگونه ایجاد میشود
شکست چیست؟
همه ما آن را تجربه می کنیم. اما فقط برخی از افراد می دانند چگونه از آن درس بگیرند تا در آینده موفق تر شوند. این مقاله به معنای شکست ، رابطه بین موفقیت و شکست ، و اینکه چرا نباید از شکست ترسید ، پرداخته شده است.
طبیعی است که سعی کنید از چیزهایی که می توانند به شکست ختم شوند اجتناب کنید. شکست می تواند شرم آور و دردناک باشد. اما شکست دقیقاً چیست؟
شکست به عنوان عدم موفقیت یا ناتوانی در برآوردن یک انتظار تعریف می شود.
ما به دنبال شکست در هیچ کاری نیستیم. و ما به ویژه نمی خواهیم کسب و کار شکست خورده بخوریم. اما شاید این یک اشتباه باشد.
شکست می تواند مفید باشد. ما می توانیم از آن درس بگیریم ، تجربه جدیدی بدست آوریم و دفعه بعد بهتر عمل کنیم. شکست های مناسب اطلاعات جدیدی به ما می دهد و چیزی را به ما می آموزد که ما را به اهداف خود نزدیک می کند.
برخی با این شعار زندگی می کنند: اگر شکست نمی خورید ، به اندازه کافی ریسک نمی کنید.
به روشی دیگر ، اگر همه چیزهایی که سعی می کنید دقیقاً مطابق برنامه پیش برود و بسیار راحت باشد ، احتمالاً خودتان را کش نمی دهید. و اگر کشش ندارید ، رشد نمی کنید.
بیایید ایده هایی را برای بازبینی شکست در ذهن خود و سازمان های خود و استراتژی هایی برای حرکت با شکست با انعطاف پذیری در نظر بگیریم.
درک نسبتاً متداول از شکست ، تعیین هدف اما عدم دستیابی به آن است.
ما بر این باوریم که دانستن اینکه آیا به هدفی رسیده اید یا خیر ، بسیار ساده و سرراست است. اغلب بر اساس داده ها است. اما در حقیقت ، شکست اغلب در چشم بیننده است.
شاید آن تعریف رایج از قرار گرفتن در حالت شکست به عنوان “عدم دستیابی به هدف” ، به هر حال چندان دقیق و صریح نباشد.
بازیابی از شکست با تغییر شکل آن
شکست چیست؟ در یک جامعه “برنده است-یا خیر ص” ، چگونه شکست را مدیریت و تعریف می کنیم؟
این عبارت اصلی مجموعه مستندی به نام بازندگان است . این ورزشکاران یا تیم های با عملکرد بالا که دارای شکست بزرگی هستند را معرفی می کند.
فراتر از داستانهای فردی ، جنبه جذاب تری از بازندگان وجود دارد. اینگونه است که هر قسمت ورزشکارانی را که درد و رنج شکست را به پیروزی انسان تبدیل کرده اند ، برجسته می کند.
یک قسمت پروفایل اسکیت باز هنرمند سوریا بونالی. او نه بار قهرمان ملی فرانسه بود و پنج بار قهرمان اروپا شد. با این حال ، او در هر سه بازی المپیکی خود موفق به کسب مدال نشد. پنجم در سال 1992 ، چهارم در 1994 و دهم در 1998.
سوریا بونالی که اکنون به عنوان یک ورزشکار حرفه ای بازنشسته شده است ، به عنوان مربی اسکیت بازی و یک سخنران انگیزشی کار می کند. مخصوصاً برای ورزشکاران جوان رنگین پوست.
مانند ورزشکاران حرفه ای که در مستند برجسته شده اند ، ممکن است ترس از شکست خوردن را داشته باشید.
چگونه ممکن است شکست را تعریف کنیم؟
Reframing تکنیکی است که در مربیگری برای مشاهده یک موقعیت در یک دید جدید استفاده می شود.
ما می توانیم شکست را با استفاده از این مترادف ها تغییر دهیم:
تازه کار وقتی در کاری تازه کار هستید ، احتمال موفقیت کمتر است. همانطور که نمی توانید انتظار داشته باشید که کودک اولین بار کفش های خود را کاملاً ببندد. یا حتی برای بار دهم. هنگامی که یک مبتدی هستید.
نمی توانید خود را بر اساس استانداردهای متخصص نگه دارید. وقتی چیز جدیدی را امتحان می کنید ، ذهنیت مبتدی را در نظر بگیرید. به خود یادآوری کنید که یک مبتدی هستید و به خودتان فرصت های زیادی برای پیشرفت بدهید.
فرصت یادگیری ترس از شکست یکی از قوی ترین بازدارنده های یادگیری است. یک مثال در مقاله کلاسیک بررسی مشاغل هاروارد در آموزش نحوه یادگیری افراد باهوش توضیح داده شده است.
کریس آرگریس اشاره می کند که بسیاری از افراد بسیار موفق از شکست می ترسند. آنها به طور خاص از آن می ترسند زیرا تجربه حرفه ای بسیار کمی در این زمینه دارند. در نتیجه ، آنها تمایل دارند در برابر شکست ، دفاع تدافعی نشان دهند. و برای اجتناب از آن یا اجتناب از تصدیق آن اقدام می کنند.
در این فرآیند ، آنها فرصت یادگیری و رشد را از طریق امتحان کردن چیزی و به دست آوردن نتیجه ای متفاوت از آنچه انتظار می رفت یا انتظار می رفت از دست می دهند. وقتی اتفاقی می افتد که متفاوت از آن چیزی است که ما انتظار داشتیم ، ما می خواهیم چیزهای زیادی در مورد موقعیت و مفروضات خود بیاموزیم. ما همچنین می خواهیم درباره خود و نحوه برخورد با شکست ها و اتفاقات غیر منتظره بیاموزیم. اگر احساس می کنید در برابر یک شکست دفاعی هستید ، با پرسیدن آنچه می توانید یاد بگیرید ، موقعیت را دوباره تنظیم کنید.
موفقیت در مقابل شکست
اگر تعریف شکست دستیابی به هدف نیست ، آیا رسیدن به یک هدف با موفقیت برابر است؟ تا حدودی بله. اما این تعریف بیش از حد محدود کننده به نظر می رسد.
موفقیت از نظر روانشناسی بزرگتر از خود دستیابی به هدف است. و مهمتر از همه ، این امکان وجود دارد که حتی در مواجهه با شکست احساس یک فرد موفق را داشته باشید.
سوریا بونالی در سخنرانی خطاب به دانش آموزان در رشته اسکیت هارلم گفت: “شما مجبور نیستید منتظر مدال باشید تا زندگی شما متفاوت شود. اگر 100٪ می دهید ، بهترین کار را انجام داده اید. در مورد آن احساس خوبی داشته باشید. احساس مثبت و ادامه بده ”
این نقل قول نمونه ای از تمایز مهم بین اهداف فرآیند و اهداف نتیجه است.
هدف نهایی که قبلاً مورد بحث قرار گرفت ، دویدن ماراتن در کمتر از چهار ساعت و نیم بود. به منظور دستیابی به آن نتیجه ، دونده در طول مسیر درگیر اهداف فرایند بوده تا احتمال نتیجه را بیشتر کند.
او پنج روز یا بیشتر در هفته می دوید. به یک گروه آموزشی ماراتن پیوست. رژیم غذایی خود را مدیریت کرد تجهیزات لازم را خریداری کرد. و ساعت های بی شماری را به آموزش او اختصاص داد.
اما در جامعه ما ، ما تمایلی به تصدیق و قدردانی از آن دستاوردهای فرآیندی نداریم. در عوض ، احساس موفقیت را منوط به نتیجه می کنیم.
بیایید واقعی باشیم – احساس موفقیت بسیار مهم است. چه زمانی به خودتان اجازه می دهید احساس موفقیت کنید؟ اگر موفقیت را منوط به رسیدن به اهداف نهایی کنید ، ممکن است احساس کنید که هرگز به اندازه کافی خوب نیستید.
در عوض ، بیایید تعریف جایگزین موفقیت را در نظر بگیریم. جایی که به خود اجازه می دهیم در برابر تمام تلاش هایی که انجام می دهیم ، احساس موفقیت کنیم. به جای نتایج.
موفقیت این است که بدانید از زندگی چه می خواهید. و به خاطر سرمایه گذاری در آنچه برای شما اهمیت دارد ، به خودتان افتخار کنید. موفقیت و شکست می تواند بسیار ذهنی باشد. ذهنیت بازتر ممکن است به شما کمک کند شکست خود را به موفقیت تغییر دهید.
مراحل شکست
با گذشت زمان ، ممکن است تمرکز خود را بر احساس موفقیت از نتایج فرآیند تغییر دهید. ساختار ارائه شده توسط نویسنده عادت های اتمی جیمز کلیر ممکن است در این مورد برای شما مفید باشد. او سه مرحله شکست را شناسایی کرده است :
- نقص بینایی زمانی رخ می دهد که شما در مورد آنچه می خواهید یا “چرا” شخصی خود مشخص نیست. وقتی نمی دانید از زندگی چه می خواهید. یا اگر در زندگی خود احساس هدف و معنا ندارید. سپس ممکن است در بینایی دچار اختلال شده باشید.
اینجاست که نگاه به درون و تمرکز بر رفاه خود می تواند تغییر ایجاد کند.
- شکست در تاکتیک ها زمانی اتفاق می افتد که می دانید چه می خواهید ، اما برنامه مشخص یا م forثری برای دستیابی به آن ندارید.
به عنوان مثال ، شاید شما در تکمیل یک پروژه شکست خورده اید زیرا فقط یک طرح کلی دارید و یک طرح اصلی ندارید.
حتی کسانی که در برنامه ریزی استراتژیک در محل کار مثر هستند ، گاهی دچار مشکل می شوند. به ویژه با تبدیل این مهارت ها به تاکتیک های
توسعه شخصی یا رهبری . اینجاست که ردیابی و توسعه عادت می تواند بسیار مثر باشد.
- شکست استراتژی زمانی است که شما برنامه ای دارید و آن را دنبال می کنید ، اما هنوز به هدف خود نمی رسید. عوامل بیشماری می توانند بر موفقیت شما تأثیر بگذارند. آنها ممکن است به برنامه شما مرتبط یا غیر مرتبط باشند.
شکست استراتژی یک لحظه ایده آل برای به کارگیری مهارت های تفکر طراحی شما و کار بر روی تکرار بعدی است.
درک اینکه چرا احساس شکست می کنید می تواند به شما در غلبه بر چالش های ناشی از فرآیند کمک کند. شاید شما “به سادگی ناتمام” هستید. سپس ، تفکر در این مورد منجر به “انگیزه دوباره” برای دستیابی به نتایج فرآیند شما می شود.
به خاطر داشته باشید که هیچ یک از ما نمی توانیم همیشه از شکست اجتناب کنیم. منظور این نیست
ما در دنیایی زندگی می کنیم که موفقیت ما به عنوان افراد و تیم ها به این بستگی دارد که ما بیشتر و سریعتر برای عملکرد بهتر یاد بگیریم. اگر شکست نمی خوریم ، احتمالاً به اندازه کافی ریسک نمی کنیم.
اغلب اوقات ، ما به طور فکری از آزمایش و ریسک پذیری استقبال می کنیم. اما ما می خواهیم این کار را به طور م andثر و تمیز بدون شکست انجام دهیم. منظور این نیست
هدف این است که در برابر شکست مقاوم باشیم. یک فرد مقاوم از این نقاط قوت در خدمت رسیدن به هدف استفاده می کند:
- دلسوزی به خود. نسبت به خود و دیگران که در شکست نقش دارند مهربانی نشان دهید. تمرکز بر همدلی و نگه داشتن شکست در چشم انداز. بین اعتراف به شکست و سرزنش خود بر سر آن تفاوت وجود دارد.
- چابکی شناختی. حاضر باشید به سرعت از شکست ها درس بگیرید و به سمت فرصت های جدید حرکت کنید.
- طرز فکر رشد. با موضع گیری بدون قضاوت ، رویکرد یک زبان آموز را در پیش بگیرید. به طور پیش فرض ، ما دفاعی پاسخ می دهیم یا سرزنش می کنیم. در عوض ، عمیقاً تأمل کنید و سعی کنید بفهمید که چگونه در آینده متفاوت باشید.
- حل مسئله. کنجکاو و خلاق بمانید. جمع آوری داده ها برای اطلاع از تصمیمات و مراحل بعدی.
- هدف و معنا. حسرت نخور دوباره با معنای بزرگتر پشت هدف ارتباط برقرار کنید و از آن برای هدایت رویکردهای جدید استفاده کنید.
- به رسمیت شناختن. از تلاشهایی که شما و دیگران تا کنون انجام داده اید قدردانی کنید. با وزن کردن فرایند به اندازه یا بیشتر از نتیجه ، احساس موفقیت کنید.
از شکست نترسید
در آخرین حضور خود در المپیک 1998 ، سوریا بونالی از ناحیه تاندون آشیل اسکیت بازی کرد.
او که می دانست آخرین اجرای او به عنوان یک ورزشکار آماتور خواهد بود ، پشت عکس پشتیبان خود را کاملاً اجرا کرد. در حالی که می دانستند این یک حرکت غیرقانونی است.
برای او ، در آن لحظه ، او خود را قربانی نمی دید . عبور از مرزهای این ورزش و بیان خود از نمرات داوران مهمتر بود. تماشاگران او را تشویق کردند. داوران نمرات پایینی به او دادند.
درس گرفتن از شکست
شکست معلم بزرگی است. در دراز مدت می تواند درس ارزشمندی برای ما باشد. ما باید بتوانیم آن را بررسی کرده و درس های مهم را از آن بگیریم.
انجام تجزیه و تحلیل شکست و بررسی علل اصلی شکست ما یک راه کلیدی برای یادگیری از شکست است.
این امر به ویژه اگر شما دچار یک شکست پیچیده می شوید که در آن دلیل شکست ممکن است فوراً مشخص نباشد ، صادق است.
خوب است بدانیم که در مشاغل یا مشاغل خود دقیقاً چه می کنیم. اما بازخورد شکست چیزی به همان اندازه مهم به ما می دهد: یک فرایند یادگیری یا یک لحظه قابل آموزش در مورد اشتباهاتی که ما انجام می دهیم.
اغلب ، شکست های کوچک در اوایل پروژه تقریباً شبیه یک آزمایش است. این شکست ها می تواند نوآوری ایجاد کند که منجر به موفقیت آینده می شود.
انجام تجزیه و تحلیل شکست
چندین چارچوب مختلف وجود دارد که می توانید برای تجزیه و تحلیل شکست از آنها استفاده کنید. یکی از محبوب ترین FMEA (حالت خرابی و تجزیه و تحلیل اثرات) است.
انجام تجزیه و تحلیل خرابی به شما امکان می دهد عدد اولویت ریسک (RPN) را برای یک فرآیند محاسبه کنید.
RPN بر اساس شدت ، میزان وقوع و میزان تشخیص چالش های مختلفی است که ممکن است در فرآیندهای تجاری شما ایجاد شود.
برای انجام تجزیه و تحلیل شکست فرآیند ، 10 مرحله وجود دارد که باید دنبال کنید:
1. روند را مرور کنید
2. طوفان مغزی حالتهای شکست احتمالی (علل ریشه ای)
3. آثار احتمالی هر شکست را لیست کنید
4. رتبه بندی شدت را تعیین کنید
5. اختصاص رتبه بندی وقوع
6. اختصاص رتبه بندی تشخیص
7. محاسبه RPN (شماره اولویت ریسک)
8. برنامه عملیاتی را تدوین کنید
9. اقدام کنید
10. محاسبه RPN حاصل (شماره اولویت ریسک)
اگر می خواهید رویکردی ساختارمندتر برای یادگیری از مدل خود داشته باشید ، این مراحل شما را در این فرایند راهنمایی می کند.
برای توضیح کامل نحوه محاسبه شماره اولویت ریسک و انجام تجزیه و تحلیل شکست ، به این منبع مراجعه کنید .
کنید.
دیدگاهتان را بنویسید