بیتکوین؛ تهدید یا فرصت
بیتکوین؛ تهدید یا فرصت
ارتباط پول و رمزارز
رمزارزها یکی از هیجانیترین و جذابترین بازارهای پولی و مالی در بین مردم شناخته میشود ولی با وجود این استقبال ماهیت این تکنولوژی و راه کسب درآمد ناشناخته است.
در یادداشت حاضر قصد داریم موضوع بیتکوین را فقط از دو دیدگاه اقتصادی و تکنولوژیکی مورد بررسی اجمالی قرار دهیم و برای همین اولین مسئلهای که باید بدانیم این است که بیتکوین به لحاظ اقتصادی چیست؟ آیا پول است؟ شبهپول است؟ یا حتی پول اعتباری است یا پول ذاتی؟
پول چیست؟
تعاریف بسیار زیادی در خصوص تعریف پول وجود دارد ولی معروفترین تعریف موجود برای پول این است پول وسیله مبادله بین دو کالا است یعنی اینکه چون تفاوت ارزش بین کالاهای مختلف وجود دارد باید واسطهای وجود داشته باشد تا این تفاوت ارزش پوشیده شود و ارزش مبادلهای مازاد برگردانده یا گرفته شود.
حال بیتکوین واسطهای بین دوکالا هست یا نه؟ از بیتکوین به عنوان وسیله خرید سایر کالاها استفاده میشود، پس آیا میتوان گفت بیتکوین نوعی پول است؟ مسلما باید بحث بیشتر شود، اگر بپذیریم پول است باید مشخص کنیم چه مدل پولی است و اگر نپذیریم پول است، دقیقا چه چیزی هست؟
انواع پول؛ پول ذاتی و پول اعتباری
در کل دو نوع پول در دنیا وجود دارد، پولی که در ذات خود ارزش نهفته دارد و پولی که نماینده یک شی دارای ارزش ذاتی مثل طلا هست، تعریفی جدای از این دو نوع پول در دنیای اقتصاد به صورت متداول به چشم نمیخورد. برای تفهیم بهتر مسئله پول ذاتی، به چرخه اقتصاد در پول ذاتی در شکل زیر دقت کنید.
چرخه اقتصاد در پول ذاتی
در این روش دولت و یا هرکسی که گرداننده اصلی اقتصاد است مجبور به انضباط مالی و سهمدهی به همه شرکای حاضر در اقتصاد هست به این معنا که هر فرد و هر نهاد و سازمان به ازای خدمتی که انجام میدهد از اقتصاد سهم دریافت میکند و امکان اینکه کسی در این اقتصاد هیچ پرداختی نداشته باشد و سهم دریافت کند وجود ندارد.
(البته این موضوع شامل خدمات خیریهای دولتی یا خصوصی نمیشود و منظور کارهای عمومی اقتصادی است).
فرض کنید یک نفر میخواد نان بخرد حتما برای کسب این نان باید کار کند تا پول بهدست آورد و سپس با آن پول نان بخرد، حال اگر آن فرد یک دستگاه چاپ پول تقلبی در خانه داشته باشد، میتواند هرروز به جای کار کردن پول چاپ کند و بعد با آن پولهای تقلبی اقدام به رفع مسائل معیشتی خود کند، در این شرایط هیچ کس علاقهای به کار کردن نخواهد داشت.
چرا که به جای تلاش کردن فقط میخواهد دکمهای برای چاپ پول بزند و پولدار شود.
در این چرخه امکان چاپ پول برای هیچکس و حتی دولت نیز وجود ندارد و همه به ازای تلاشی که میکنند درآمد خواهند داشت، یعنی دولت برای اینکه به پول دست پیدا کند باید معدنکاوی و مالیاتستانی کند و این ثروت بهدست آمده را از طریق برونسپاری پروژهها و انجام کارهای قراردادی با کارمندان به بازار برساند و بازار هم گردش پول را ادامه دهد.
تا زمانی مشکل اقتصادی همه به ازای کاری که انجام میدهند و پولی که میگیرند برطرف شود و برای نمونه پول ذاتی میتوان به موضوع پولطلا اشاره کرد که در صورت تحقق انقلابی را در زمینههای اقتصادی بهوجود خواهد آورد.
چرخه اعتبار در پول ذاتی
چرخه اقتصاد در پول اعتباری نیز به شکل زیر است، فرد، گروه یا سازمان دولتی و یا خصوصی امکان چاپ پول را خواهند داشت یعنی اینکه میتوانند برای رفع مشکلات خود به جای کار کردن و روشهای اقتصادی از خلق پول استفاده کنند
در این روش همیشه کسی که توان خلق پول را داشته باشد سود میکند و هر کسی که کمترین دارایی نقدی و غیرنقدی را داشته باشد یا تهیدستان جامعه بیشترین ضرر را تجربه میکنند.
چراکه قانونی در اقتصاد هست که بر اساس آن هر کالایی مثل یک موجود زنده به این کار ندارد خودش در مقابل پول اعتباری چقدر میارزد بلکه خود را با کل اقتصاد و سایر کالاهای موجود در بازار تعیین اعتبار میکند یعنی اینکه سطل ماست برایش مهم نیست، پولی که دست شماست هزار تومانی یا دو هزار تومانی است.
بلکه به کره کنار دست خود نگاه میکند که اعتبارش همیشه نصف آن بوده است یا خود را با کالاهایی که اصطلاحا اساسی یا راهبردی هستند مقایسه میکنند، برای مثال ماست میگوید همیشه قیمت من یکهزارم قیمت خانه بوده است و هیچگاه قیمت خود را با اسکناس موجود در جیب شما قیاس نمیکند.
این توضیح یعنی اینکه ارتباط بین کالاهای مختلف حتی در طول تاریخ یک اعتبار تقریبا ثابت بوده است و در شرایطی خاصی و به صورت مقطعی نسبت به هم افزایش و یا کاهش داشتهاند،
مثلا نسبت بین طلا و مسکن یا خودرو و سکه و یا حتی نسبت بین گوسفند و لبنیات تقریبا نسبتی ثابت است و حال آن وسیله مبادله بین کالاها چون نتوانسته است حجم خود را حفظ کند اصطلاحا دچار تورم شده است.
وگرنه ارزش ذاتی کالاهای مختلف ثابت بوده و تنها چیزی که ارزش خود را از دست داده همان ابزار مبادله بوده است و در عمل پول اعتباری با توجه به مسئله تورم به طور دائم در حال از دست دادن اعتبار خود است،
حال در یک کشور مثل ایران از دست رفتن ارزش شیب زیادی دارد و در کشوری مثل آلمان شیب کندی دارد ولی در هر صورت حجم پول دست شما زیاد و ارزش و اعتبار آن بهطور دائم کم میشود.
در بخش اول صرفا یک تعریف عمومی از پول و انواع آن ارائه شد تا با پولهای مجازی راحتتر و البته علمیتر ارتباط برقرار کنیم و در کل این موضوع مطرح شد که پولهای ذاتی اعتبار خود را همیشه با سایر کالاها حفظ میکنند.
ولی پولهای اعتباری که نماینده یک فلز گرانبها باید باشند به دلیل نبود انضباط مالی پیوسته در حال از دست دادن اعتبار خود هستند.
در قسمت بعد این موضوعات بیشتر پرداخته میشود تا ارتباط این مسائل با رمزارزها مشخص شود.
بیتکوین؛ تهدید یا فرصت (قسمت دوم)
برای پولدار شدن لازم است هزینه کنید
اقتصاد کالای نسیه و کمتر از قیمت به کسی نمیدهد و به همین دلیل شما اصطلاحا با گرانی و کمبود مالی مواجه میشوید، برای درک بهتر این جمله قسمت دوم را با دقت بیشتری بخوانید.
راههای افزایش پول
شاید راههای مختلفی برای افزایش پول و اعتباری که در دست دارید شنیده باشید ولی فقط و فقط یک راه برای افزایش صحیح پول وجود دارد و آن هم ”هزینه کردن“ است، یعنی به ازای آن چیزی که میخواهید بهدست آورید باید چیزی را از دست بدهید.
مثلا میخواهید کاپشن خریداری کنید یا باید پول پرداخت کنید یا یک شی همارزش با آن را به فروشنده بدهید یا توافقی برای انجام خدمتی با فروشنده داشته باشید.
مثلا فروشگاه را جارو بزنید تا فروشنده به شما کاپشن بدهد، حال با خرید آن کاپشن شما سرما نمیخورید و بهرهوری شغلی شما در فصل سرما حفظ میشود و البته صاحب فروشگاه نیز در این معامله به سود رسیده است،
پس به ازای هزینهای که دادید میتوانید کسب ثروت علاوه بر خود، برای سایر افراد دخیل در معامله نیز ادامه دهید.
حال اگر راه افزایش پول را به روش اول یعنی پول ذاتی در نظر بگیریم همین مسئله کاپشن اتفاق میافتد و اگر به روش پول اعتباری بخواهیم به این داستان نگاه کنیم،
خریدار با یک کت جادویی وارد فروشگاه میشود مقداری کاغذ که برای فروشنده آشناست به او میدهد و کاپشن را میگیرد، فروشنده یک کاپشن از دست داده ولی حجم ثروت او نهتنها زیاد نشده بلکه کم نیز شده است،
یعنی یک طرف ماجرا یعنی فروشنده، ضرر و یک طرف دیگر معامله یعنی شما سود کردهاید.
خلق پول در تمامی دنیا توسط بانکهای مرکزی و به نام سیاست پولی و به روش استقراض دولت از بانک مرکزی و در قالب وام تأمین میشود، حال مثال کاپشن را در قبال دولت؛ فرض کنید شما یک کارمند دولت هستید و دولت میخواهد به شما در ازای کاری که انجام دادهاید حقوق بدهد، دولت با شما قرارداد میبندد و که به ازای یک ماه کار کردن یک میلیون تومان به شما پرداخت کند.
چون دولت انضباط مالی نداشته است مجبور به استقراض از بانک مرکزی هست پولی از هیچ دست دولت میرسد و با آن پول حقوق شما را میدهد تا با آن مایحتاج خود را مثل خرید ماست به دست آورید و چون سطل ماست خیلی زرنگ است این مسئله را (این پولی که دست شما هست ارزش واقعی خود را از دست داده است.
چراکه دولت با زحمت و در ازای کار کسب سرمایه نکرده و فقط اقدام به اصطلاحا چاپ پول کرده است) میفهمد و سریع قیمت خود را به ازای درصد افزایش مقدار پول افزایش میدهد و در عمل حقوق یک میلیون تومانی شما که در دیروز میشده است 50 سطل ماست، بعد از گرفتن حقوق جدید فقط 40 سطل ماست میشود،
متأسفانه بدهی دولت به شما صاف شده است ولی شما در قالب تورم به کل اقتصاد بدهکار شدید چراکه دولت با شما قرارداد پرداخت یک میلیون تومان دارد و نه تضمین ارزش حقوق شما در قبال تورم و چون اقتصاد کالای نسیه و کمتر از قیمت به کسی نمیدهد شما اصطلاحا با گرانی و کمبود مالی مواجه میشوید.
پس حتما به خاطر داشته باشید در اقتصاد همه مردم و حتی دولت برای به دست آوردن هدفی، باید یک هدف دیگر از دست بدهند و اصطلاحا همه باید در کنار هم هزینه کنیم تا دستاورد لازم را داشته باشیم.
دیدگاههای مختلف درباره کسب کردن پول
سه دیدگاه عمومی نیز برای کسب پول و ثروت وجود دارد که
-اولین دیدگاه صوفیمآبانه است که فرد تلاش چندانی ندارد و تارک دنیا هست و اصلا اعتقادی به ثروت مادی ندارد.
-دومین دیدگاه طلبکارانه است که فرد بدون تلاش میخواهد به هر روشی پول بهدست آورد از دزدی تا کلاهبرداری و در کل روشهایی که انرژی زیادی هزینه نکند و دستاورد خیلی زیادی داشته باشد مثل جریان کاپشن و کت جادویی.
-دیدگاه سوم نیز دیدگاه عاقلانه است یعنی اینکه هر فرد میداند که برای کسب ثروت و پول باید تلاش کند و هزینه کند تا به هدف خود برسد، در این روش عدهای با توجه به برنامهریزی به درآمد زیادی میرسند و عدهای دیگر از هدفهای خود بازمیمانند و عدهای دیگر حتی شکست میخورند.
بیتکوین از کجا آمد؟
بعد از درک مسئله پول باید با خود بیتکوین و پیشینه آن آشنا بشویم که در این بخش به این سوال به صورت کاملا مختصر پاسخ داده میشود با توجه به اینکه این مسئله بارها تکرار شده و منابع فراوانی نیز برای آن وجود دارد، به اختصار مراحل پیدایش بیتکوین به این ترتیب است:
در 18آگوست 2008 همزمان با بحران مالی که در آمریکا رخ داده بود، دامنه bitcoin.org ثبت شد.
در سوم ژانویه ۲۰۰۹، زمانی که ساتوشی ناکاموتو نخستین بلوک زنجیره (که به نام «بلوک آفرینش» شناخته میشود) را استخراج نمود و شبکه بیتکوین ایجاد شد.
اولین معامله در بیتکوین در بلاک 170 بین هال فینی و ساتوشی ناکاموتو رخ داد و در بلاک 57043 اولین خرید به ارزش 10.000 بیتکوین ثبت شد.
شاید مسائل وسوسهکننده زیادی را تا امروز در خصوص بیتکوین شنیدهاید، باید بگویم تقریبا تمامی آنها صحت دارد برای مثال اگر در سال 1390، 15هزار تومان بیتکوین میخریدید، الان 13میلیارد و 500میلیون تومان ارزش داشت. ولی هنوز عجله نکنید و کمی دیگر صبر کنید لطفا
نحوه عملکرد بیتکوین
در واقع کار کردن در بازار بیتکوین یا رمزارزها مزد کارکردن در شبکه بلاکچین است و وارد شدن در بازار رمزارزها، وارد شدن به یک شبکه جمعسپاری اطلاعات است.
یعنی برای اینکه چیزی گم یا دزدیده نشود راههای مختلفی برای حفظ، حراست و صیانت از آن وجود دارد مثل اینکه آن شی را داخل گاوصندوق بگذاریم و یکی از ارزانترین راهها این است.
که آن کالا را در مقابل چشم همه قرار دهیم به صورتی که همه بتوانند آن را ببینند و اگر من آن کالا را برداشتم و یا صاحب آن، کالا را بخشید همه این اتفاق را ببینند.
بیتکوین دقیقا همین کار را انجام میدهد یعنی اینکه تمامی تراکنشهای انجامشده در شبکه بیتکوین در شبکه ثبت هست و همه افراد حاضر در این شبکه به طور پیوسته این تراکنشها را ثبت میکنند.
ولی اینکه چرا خود بیتکوین چرا ارزش پیدا کرده است و اصولا چه ثبتی انجام میدهد که اینقدر میارزد؟ نامعلوم است.
سادهترین احتمال این است که آقای ساتوشی میخواهد به کمک این جمع سپاری پروژه پردازشی را انجام دهد چراکه نحوه کارکرد بیتکوین دقیقا همین است، شبکه بیتکوین به من پیشنهاد میدهد.
که آیا حاضری پردازشگر خود را به من قرض بدهی، پاسخ بنده هم این است که بله قرض میدهم فقط چقدر به بنده مزد میدهید که در جواب میگوید من سکهای مجازی به شما میدهم.
به نام بیتکوین که قابلیت نقدشوندگی دارد، من میپرسم آیا خود شما خریدار هستید میگوید خیر، بازار مستقلی برای این معامله وجود دارد، پس من پردازشگر رایانه و گوشی همراه خود را در ازای گرفتن بیتکوین در اختیار این شبکه بلاکچین قرار میدهم.
تا اینجا همه مطالب تقریبا تأییدکننده بیتکوین بود و یا اینکه در ظاهر ربطی به بیتکوین نداشت ولی باید گفت از اینجا تازه نقد بیتکوین با توجه به همه مطالب گفتهشده آغاز شد.
بیتکوین؛ تهدید یا فرصت (قسمت سوم)
مزایا و معایب بیتکوین
هرکاری که میخواهید انجام دهید دارای مزایا و معایب متعدد هست و یکی از راههایی میتوان به مقرون بهصرفه بودن و یا نبودن فعالیتهای اقتصادی پی برد، این است که بتوانید آن کار را بدون غرض نقد کنید و شنیدن و خواندن مزایا و معایب میتواند به این امر بسیار کمک کند.
مزایای رمزارز بیتکوین
- تمرکززدایی بانک اطلاعاتی
در حال حاضر برای اینکه بانک اطلاعاتی وجود داشته باشد نیاز به راهاندازی یک بانک مرکزی نگهداری اطلاعات هست از این رو همیشه باید هزینههای زیادی برای تأمین اولیه، تعمیر و نگهداری این بانک(سرور) پرداخت کرد. در صورتی که این شبکه به شما این اجازه را میدهد که به صورت متمرکز اطلاعاتی را ذخیره نکنید و همیشه بین شبکه به اشتراک گذاشته شود.
- استفاده از ظرفیتهای بدون استفاده
برای همه ما سوال است آیا میتوان از بخشی از گوشی یا رایانه شخصی که استفاده نمیکنیم کاری را بدون مزاحمت انجام دهیم؟ در روشهای جاری خیر این امکانپذیر نیست ولی به کمک شبکه بلاکچین و تکنولوژی رمزارزها این کار به سهولت انجام میشود.
- درآمدزایی در ساعتهای انتخابی
این شبکه علاوه بر اینکه امکان استفاده کردن از ظرفیتهای بدون استفاده را به ما میدهد، امکان استفاده و درآمدزایی در ساعتهای بدون استفاده و دلخواه را نیز به ما میدهد.
- جمعسپاری اطلاعات
تا دیروز یک نفر کلیددار مرکزی بود و هرچیزی که او میگفت و هر کاری که میکرد، همان بود اما با وجود این تکنولوژی همه مالک و البته ناظر شبکه هستند و اجازه خطا کردن و یا پارتیبازی به کسی نمیدهند.
- کلاهبرداری حوزه پرداخت وجود ندارد
در روش پرداختهای ریالی و ارزی فعلی امکان کلاهبرداری وجود دارد یعنی اینکه کسی میتواند با روشهای مرسوم امکان گمراه شدن شما در مسیر نقل و انتقالات بانکی را فراهم کند، مثل رسید بانکی قلابی، ولی در این روش یه هیچ وجه امکان کلاهبرداری حوزه پرداخت وجود ندارد چراکه تشخیص پرداخت به عهده سیستم است و نه فرستنده یا گیرنده.
- پرداختهای مستقیم و نبود واسطهای مثل بانک
تا به حال با جملاتی مثل امکان تراکنش از سمت مرکز وجود ندارد برخورد کردهاید، در سیستم فعلی به دلیل پرداخت مستقیم نیاز به اعتبارسنجی توسط بانک نیست چراکه اعتبار را خود افراد حاضر در سیستم میسنجند و تأیید یا رد میکنند.
همه مزایایی که به صورت بسیار زیاد اجمالی گفته شد و احتمالا به تفسیر قبلا شنیدهاید در حقیقت برای شبکه رمزارزها یا به صورت مشخص بیتکوین اتفاق میافتد و جزء خوبیهای این تکنولوژی است.
ولی این تکنولوژی با همه کارکرد و مزایایی که دارد دارای معایب، مشکلات و ابهاماتی هست که به آن میپردازیم، در عمل داستان تعریفنشده بیتکوین، از اینجا به بعد اتفاق میافتد.
معایب رمزارز بیتکوین
- وجود نوسانات فراوان و کمتر قابل پیشبینی
یکی از هیجانات بیتکوین، نوسانات بسیار زیاد این بازار است همانند مثالی که زده شد یعنی 15هزارتومان بیتکوین سال 1390 تبدیل به 135میلیارد تومان اعتبار شده است، آن چیزی که نشان داده میشود این است که این بازار همیشه صعودی هست و هیچ شکستی ندارد و به کمک روش تحلیلی میتوان به افت و خیزهای این بازار پی برد.
این مثال تا زمانی که ایلان ماسک در خصوص بیتکوین اظهار نظر نکرده بود دارای تجربه تاریخی نبود ولی بعد از آن اظهار نظر ارزش بیتکوین بیش از 15هزار دلار افت داشت، پیشبینی این اتفاق چقدر با روشهای تحلیلی موجود قابل پیشبینی بود؟
در آن زمان مثل بورس ایران، سرمایهگذار خرد حتی با سرمایه یک میلیارد تومان ورشکست شد و سرمایه گذار کلان که بخش کوچکی از این بازار را تشکیل میدهند سود کرد، پس آن چنان به آمارهای تحلیلی این بازار نمیتوان اکتفا کرد.
- ریسک بسیار بالا
همین موضوع قابل پیشبینی نبودن، ریسک این بازار را بسیار زیاد کرده است یا حتی مثالهای دیگر مثل اینکه ما به عنوان سرمایهگذاران این بازار نمیدانیم ساتوشی چه کسی است، زن، مرد، گروه، سازمان یا هرچیز دیگری را مردم نمیدانند.
ولی آیا خود ساتوشی خود را نمیشناسد؟ مسلما خودش را میشناسد، پس میتواند هرگاه و هرموقع که خواست تصمیمی بگیرد و به دلیل ناشناس بودن نفع خود را در نظر بگیرد و اگر ضرری متوجه مردم شد نتوانند پیگیری کنند.
- ناشناخته بودن این بازار
هنوز این بازار برای بسیاری از کارشناسان حتی به اندازه لازم شناخته شده نیست و یکی از دلیل آن نامعلوم بودن برخی از فعالیتها و گردانندگان این شبکه است.
- فعالیت در بازار سیاه
فروش اسلحه، مواد مخدر و قاچاق انسان از جمله تجارتهای کثیف و تشکیلدهنده بازار سیاه هستند و به همین دلیل اعضای فعال در این تجارتهای کثیف علاقهای به استفاده از روشهای پرداختی مرسوم را ندارند و از روزی که شبکه بیتکوین راهاندازی شد به شدت مورد علاقه و استفاده بازار سیاه قرار گرفت.
- برگشت ناپذیری تراکنشها
بارها در تراکنشهای عادی اتفاق افتاده است که به شماره حساب اشتباهی پول واریز کردید و با پیگیری امکان بازپسگیری مبلغ پرداختی فراهم شده است ولی این امکان در این شبکه وجود ندارد چراکه حتی طرفین عموما یکدیگر را نمیشناسند و اگر بشناسند هم به دلیل پشتیبانی نکردن دستگاههای قضایی، امکان شکایت و پیگیری حقوقی وجود ندارد.
- آهسته بودن تأیید تراکنش
یکی از نیازهای امروز بشر سرعت هست و هر ثانیه ارزشمند میباشد ولی در این تکنولوژی این امکان وجود ندارد چراکه به ازای هر تراکنش در بهترین شرایط باید 10دقیقه منتظر تأیید ایستاد.
- پر مصرف بودن
از جمله دیگر مشکلات این تکنولوژی مسئله مصرف زیاد و غیر بهینه انرژی توسط ماینرها هست و کسانی که با ماینر کار کردهاند این مسئله را تأیید میکنند و به همین دلیل پرمصرف بودن، بسیاری از کاربران به دنبال راهاندازی غیرمجاز مزارع ماینر خود هستند تا شامل مالیات و نرخ صنعتی برق نشوند.
- آلودگی محیط زیست
به طور مشخص متداولترین راه تولید برق در دنیا، نیروگاههای سوخت فسیلی هست و به هر میزان مصرف برق افزایش یابد در نتیجه تولید گازهای گلخانهای افزایش مییابد و سرانجام آلودگی محیط زیست بیشتر و بیشتر میشود.
در بعضی از تحقیقات مقدار تولید آلودگی محیط زیستی این تکنولوژی را برابر با تقریبا 8میلیون خودرو میدانند و یا مصرف برق این تکنولوژی برابر با مصرف برق کشور دانمارک است که این دلایل بر اثبات این ادعا میافزاید.
- پشتیابی ندارد
اگر ماینری که خریدید یا کیف(wallet) شما با مشکلی مواجه شده و یا حتی اگر از شما در شبکه دزدی شده مرجعی برای حل این مسئله و دادخواهی وجود ندارد و در صورت بروز هر مشکلی تقریبا باید خود را مالباخته بدانید.
- هیچ نهاد پولی و مالی از آن حمایت نمیکند
به دلیل اینکه هنوز ماهیت اصلی این تکنولوژی مشخص نشده است، هیچ نهاد پولی یا مالی از آن حمایت نمیکند یعنی اگر یک بیتکوین به بانک بپردازید، بانک در مقابل به شما ریال یا دلار نمیدهد و همانطور که قبلا گفته شد: وزارت خزانهداری آمریکا بیتکوین را به عنوان پول قبول ندارد و فقط آن را کالا میداند.
علاوه بر مزایا و معایب لازم است تا چند سوال و ابهام نیز در خصوص این شبکه مورد ارزیابی و بررسی قرار بگیرد که در بخش چهارم و پایانی به این مهم پرداخته شده است.
بیتکوین؛ تهدید یا فرصت (قسمت چهارم)
سوالات بیپاسخ در بیتکوین
تمامی کارهای موجود در دنیای تکنولوژی دارای پیچیدگی و ابهامات فراوان هست چراکه همانند مشاغل سنتی، ابعاد کار همیشه مشخص نیست، از این سوالات زیادی به وجود میآید که برای بسیاری علاوه بر شنیدن پاسخ، ضروری نیز هست.
در اینجا به سوالات و ابهاماتی که در خصوص این تکنولوژی وجود دارد بررسی میشود و برای اولین قدم به این مسئله میپردازیم:
- سازنده بیتکوین دقیقا چه کسی است؟
برای پاسخ به این سوال زیاد نیاز فکر کردن نیست چراکه فقط یک نقل هست طبق همانی که گفته شد که ساتوشی در فلان تاریخ، یک دامنه به نام بلاکچین راهاندازی کرده است و ادامه ماجرا، ولی اینکه این از کجا آمده است زیاد مهم نیست.
بلکه مهمترین مسئله این است که ما نمیدانیم که ساتوشی کیست ولی او خود میداند دقیقا چه کسی یا چه کسانی و یا کدام سازمان و یا کدام کشور است.
- اعتبارسنجی در آینده این رمزارز چقدر معتبر است؟
در حال حاضر تحلیل اقتصادی دقیقی در خصوص رمزارزها وجود ندارد که بتوان در مورد آن بحث علمی کرد چراکه به ازای هر بحث عملی باید منتظر این مسئله باشید که یک نفر مثل ایلان ماسک پیدا شود.
و با یک موج رسانهای، کل تحلیلهای ارائهشده را نقش بر آب کند، یعنی نمیتوان گفت که فردا بیتکوین 50هزار دلار باقی میماند، ارزشمندتر و یا بیارزشتر میشود.
- اگر سازندگان ماینرها با یکدیگر همدست بودند چه کنیم؟
این خطر شاید قابل لمس نباشد ولی اگر 51درصد صاحبان ماینرها با هم همراه باشند، میتوانند هر تراکنش را که بخواهند هرچند قلابی و دروغ در شبکه وارد کنند و سایر شبکه به دلیل اینکه در اقلیت قرار میگیرند نتوانند، این تراکنش کذب را فاش و غیر قابل انکار کنند،
یعنی این 51درصد میگویند، من به شما وجه انتقال دادم در صورتی که این اتفاق نیفتاده یا بلاک جدید ساخته شد و امثال این کارهایی که میتوان انجام داد و هیچکس در شبکه نمیتواند جلوی این موضوع را بگیرد.
- رمزارزها پول هستند یا کالا؟
هنوز تکلیف این ماجرا مشخص نشده است و دوگانه کالا یا پول بودن این تکنولوژی هنوز مشخص نیست، مثلا وزارت خزانهداری آمریکا بیتکوین را پول نمیدانند و آن را به عنوان کالا قبول دارند.
- آیا امکان فروش اطلاعات در این شبکه وجود دارد؟
از جمله ابهامات دیگر موجود این است که آیا این شبکه به واسطه ورود به گوشی و رایانههای شخصی امکان خوانش اطلاعات یا همان دیتاماینیگ را دارد یا نه؟ با توجه به دسترسیهایی که این تکنولوژی دارد این موضوع امکانپذیر است ولی آیا این کار را انجام میدهد یا خیر؟ هنوز سوال است.
- دقیقا چه اقدامی انجام میشود که نتیجه آن میشود رمزارز؟
سه احتمال برای اینکه شبکه بلاکچین دقیقا چی چیزی را محاسبه و پردازش میکند که مزد آن رمزارز میشود، وجود دارد که به ترتیب زیر است:
- محاسبات داخلی بیتکوین برای ثبت مدل جدیدی از پرداختهای آنلاین
- پذیرش پروژههای عمومی توسط شبکه مخفی بیتکوین و جمعسپاری در بین کاربران مثل پردازش یک انیمیشن
- پذیرش پروژههای اختصاصی توسط شبکه مخفی بیتکوین و جمع سپاری در بین کاربران مثل پردازش رشتههای عصبی زیست مصنوعی، برای شاهد این مثال میتوان به استارتآپی که اخیرا جف بزوس، صاحب آمازون قصد سرمایهگذاری روی آن را دارد اشاره کرد و آن استارتآپ در پی جاودانه کردن عمر انسان است.
برای انجام این پروژه به دلیل داشتن محاسبات دقیق و پیچیدهای که دارد، ابررایانههای موجود توانایی لازم را ندارند و تنها راه انجام این پروژه جمعسپاری محاسبات آن است و در دسترسترین راه و ارزانترین مسیر همین شبکه بیتکوین هست.
چراکه کل شبکه در ازای همه محاسبهای که انجام میدهند چیزی را به نام بیتکوین دریافت میکنند که عرضهکننده آن هیچ هزینهای برای بهدست آوردن آن نداده است مثل جریان خلق پول.
یعنی اینکه ساتوشی پروژهای برای تحلیل دریافت میکند و آن را در بین شبکه به اشتراک میگذارد و شبکه با دقت کامل به کمک رایانههای شخصی اعضای شبکه آن را انجام میدهد، ساتوشی از سفارشدهنده بهازای انجام این پروژه، هزینه دریافت میکند.
و به شبکه، آن پول را نمیدهد ولی شبکه به عنوان دستمزد چیزی (بیتکوین یا رمزارز) را میگیرد که باید خود به دنبال نقد کردن آن باشد و در اصل از جیب ساتوشی حتی به اندازی ارزنی کم نشده است. (معامله خوبی هست، نه؟)
توهمات بیتکوینی
در خصوص این تکنولوژی برخی بزرگنماییها وجود دارد که لازم است تعدادی از این موارد مورد بررسی قرار بگیرند که به شرح زیر است:
- تحریمپذیر نیست و بهترین راه برای دور زدن تحریمها
با توجه به اینکه اصلیترین موضوع تحریمهای بینالمللی علیه ایران توسط آمریکا گذاشته شده است، این کشور فقط یک موضوع را به همه گوشزد کرده است و آن هم اینکه با ایران نباید معامله اقتصادی کنید.
و از طرفی بابت خرید و فروشهای اقتصادی نیاز است که طرفین معامله یکدیگر را بشناسند و همین شناخت باعث میشود که ماهیت و ملیت هر فردی مشخص شود.
پس در نتیجه وقتی طرفین معامله یکدیگر را بشناسند نفر تحریمکننده نیز آنها را خواهد شناخت و فقط دو راه دور زدن تحریم وجود دارد که اول خرید با چند واسطه هست و یا خرید با هماهنگی خود فروشنده که در هر دو صورت نیاز به رمزارز نیست. و میتوان با پیمانهای پولی دوجانبه این کار را انجام داد.
- معاملات غیر قابل پیگیری و کاملا محرمانه است
مسلما این تکنولوژی برای همه کاربران آن غیر قابل پیگیری است ولی برای صاحب آن کاملا قابل پیگیری است و صاحب آن یعنی شاتوشی دقیقا میتواند پیگیری کند که هر کیف الکترونیکی توسط چه کسی و در کجا ساخته شده و چه کسی چه مقدار بیتکوین برای وی منتقل کرده است و او به چه کسی، در کجا و چه مقدار بیتکوین منتقل میکند.
- همیشه صعودی است
با توجه به نبودن تحلیلهای دقیق اقتصادی این مسئله غیر قابل تأیید است چراکه همین اقدام رسانهای ایلان ماسک موید این مسئله هست، یعنی امکان دارد بیتکوین ارزش خود به ناگهان از دست دهد بدون هیچ پیشبینی و تحلیلی.
- امکان هک شدن آن وجود ندارد
هر کسی که اندکی با دنیای دیجیتال آشنا باشد میداند که این مسئله یک ادعای بیپشتوانه علمی هست چراکه برای هر incode در دنیای مجازی یکdecode وجود دارد و دیر یا زود میتوان به کلید هر قفلی دست پیدا کرد.
تمامی این مسائلی که گفته شد از تعاریفی که برای پول ارائه شد به علاوه مطالبی که در خصوص بیتکوین بحث شد را در کنار یکدیگر قرار دهید و سپس این بازار را تحلیل کنید.
به هر حال راه کسب درآمد یا سود راه بسیار ناهموار و سختی است و هرکس که بخواهد وارد این دنیا شود نیاز دارد تا مهارت لازم در زمینههای مختلف را بیاموزد و امکان ندارد که بدون سختی کشیدن و درد سر این مهم فراهم شود.
و برای بهتر متوجه شدن این مسئله، اولین بخش از این یادداشت را میتوانید مجدد مطالعه کنید و جمله زیر را چند بار بخوانید.
شما برای کسب درآمد نیاز دارید که هزینه کنید نه اینکه صرفا یک کاری کنید تا پولدار بشوید.
حسن ضیایی، پژوهشگر اقتصادی مدیر مدرسه کسب و کار مجازیست
دیدگاهتان را بنویسید